هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از عشق، زیبایی معشوق، و حالات روحی خود سخن میگوید. او از برق، پروانه، پیر میکده، و عناصر طبیعت مانند سرو و ماه برای بیان احساسات خود استفاده میکند. همچنین، اشارههایی به مفاهیم عرفانی مانند ضمیر و خیال نیز دیده میشود.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن ممکن است برای سنین پایینتر دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات مانند 'پیر میکده' و 'مستان' ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامناسب باشد.
شمارهٔ ۱۰۶۶
ای برق چون بخرمن احباب بگذری
زین خس خدای را بتغافل تو نگذری
پروانه خواستی که بگوئی حدیث عشق
از تو اثر نماند که از وی خبر بری
ای پیر میکده در میخانه باز کن
کز جرعه ای تو حاجت مستان برآوری
من نیست گشته ام بیکی نظره بر رخت
هستم کنی دوباره چو سویم تو بنگری
در پرده ضمیر نگنجد خیال کس
تا تو بدیع صورت در دل مصوری
گفتم مگر بچهره افروخته مهی
گفتم مگر ببالا خود سرو کشمری
سرو چمن که دیده کند جامه بر بدن
بر فرق مه ندیده کس از مشک افسری
زآشفتگی زلف پریشان او بپرس
آشفته نام خویش چرا بر زبان بری
زین خس خدای را بتغافل تو نگذری
پروانه خواستی که بگوئی حدیث عشق
از تو اثر نماند که از وی خبر بری
ای پیر میکده در میخانه باز کن
کز جرعه ای تو حاجت مستان برآوری
من نیست گشته ام بیکی نظره بر رخت
هستم کنی دوباره چو سویم تو بنگری
در پرده ضمیر نگنجد خیال کس
تا تو بدیع صورت در دل مصوری
گفتم مگر بچهره افروخته مهی
گفتم مگر ببالا خود سرو کشمری
سرو چمن که دیده کند جامه بر بدن
بر فرق مه ندیده کس از مشک افسری
زآشفتگی زلف پریشان او بپرس
آشفته نام خویش چرا بر زبان بری
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۶۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.