هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و انتقادی است که به موضوعاتی مانند ریا، خودشناسی، عشق الهی و انتقاد از زاهدان ریاکار می‌پردازد. شاعر از کسانی که ادعای عرفان و زهد دارند اما در عمل به ریا و تظاهر مشغول‌اند، انتقاد می‌کند و بر اهمیت خودشناسی و عشق حقیقی تأکید دارد.
رده سنی: 18+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و انتقادی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی نیاز دارد. همچنین، برخی از اشارات انتقادی ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامفهوم یا سنگین باشد.

شمارهٔ ۱۰۸۰

ایکه هنوز با خودی دم مزن از مجردی
ناز بسیطی و زنی لاف زنور سرمدی

ماند بجا چو سوزنش سلسله بست زآهنش
روح که در فلک همی دم زند از مجردی

آینه بودی از ازل مظهر عشق لم یزل
نفس هوا بدل کند نیکی مرد بر بدی

نقش خلاف نسپرد از دل و دیده لاجرم
هر که بچهره علی دید جمال احمدی

چشم شهود عشق را نور تو جلوه گر چو شد
شمع بسوخت زادعا لاف چو زد زشاهدی

شیخ چو دید صومعه دامگه ریا بود
شست بآب میکده سبحه و دلق زاهدی

خود نشناخته بود لاف خداشناسیت
غازی نفس خود نه ای چند کنی مجاهدی

یا صمد است ورود تو لیک بسینه نقش بت
پیش صنم نموده ای در همه عمر عابدی

آشفته روی در حرم طوف کنان به بتکده
دین یهود داری و جلوه دهی محمدی
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۷۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۸۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.