هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی، با استفاده از تصاویر و استعارههای زیبا، به توصیف معشوق و ویژگیهای او میپردازد. شاعر از نمک و شکر، زهر و شهد، سنگ و پرنیان، و دیگر عناصر طبیعی برای بیان زیبایی و جذابیت معشوق استفاده میکند. همچنین، به مفاهیمی مانند عشق، هجران، حقیقت، و جلوههای آخرالزمان اشاره دارد.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و تجربهی ادبی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۱۰۸۷
تو این نمک که بلعل شکرفشان داری
بخنده چاشنی خوان یکجهان داری
ززهر خورده هجران مکن علاج دریغ
چرا که تو لبن و شهد در میان داری
تو را که سخت تر از سنگ خاره باشد دل
چه فایده که تنی رشک پرنیان داری
سزد که اهل حقیقت بدیع خوانندت
از این معانی رنگین که در بیان داری
تو را زسرو بود امتیاز در رفتار
بماه فرق زمین تا بآسمان داری
لب تو نقطه موهوم یک از سخنی
هنوز اهل یقین را تو در گمان داری
نمانده مرغ دلی تا شکار غمزه کنی
برای که بکمان تیر امتحان داری
زچین زلف برخ تا فکنده ای پرده
زمشک تازه بخورشید سایبان داری
تو فتنه ای و به تو فتنه زمان مفتون
از آن تو جلوه ای در آخرالزمان داری
رهت بمحمل لیلی چو نیست ای مجنون
همین بس است که راهی بساربان داری
بسرو ناز چمان شایدت اگر بالی
چمیدنی که تو ای شاخ ارغوان داری
چه غم زفتنه آخر زمانت آشفته
که تو پناه بخاک در مغان داری
ستوده درگه شاه نجف ولی ازل
کز آن مکان شرف ایدل بلا مکان داری
بخنده چاشنی خوان یکجهان داری
ززهر خورده هجران مکن علاج دریغ
چرا که تو لبن و شهد در میان داری
تو را که سخت تر از سنگ خاره باشد دل
چه فایده که تنی رشک پرنیان داری
سزد که اهل حقیقت بدیع خوانندت
از این معانی رنگین که در بیان داری
تو را زسرو بود امتیاز در رفتار
بماه فرق زمین تا بآسمان داری
لب تو نقطه موهوم یک از سخنی
هنوز اهل یقین را تو در گمان داری
نمانده مرغ دلی تا شکار غمزه کنی
برای که بکمان تیر امتحان داری
زچین زلف برخ تا فکنده ای پرده
زمشک تازه بخورشید سایبان داری
تو فتنه ای و به تو فتنه زمان مفتون
از آن تو جلوه ای در آخرالزمان داری
رهت بمحمل لیلی چو نیست ای مجنون
همین بس است که راهی بساربان داری
بسرو ناز چمان شایدت اگر بالی
چمیدنی که تو ای شاخ ارغوان داری
چه غم زفتنه آخر زمانت آشفته
که تو پناه بخاک در مغان داری
ستوده درگه شاه نجف ولی ازل
کز آن مکان شرف ایدل بلا مکان داری
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۸۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.