هوش مصنوعی: این شعر از درد عشق و هجران سخن می‌گوید. شاعر از درد نهانی خود می‌نالد و از طبیب و حكیم می‌خواهد كه درد او را درك كنند. او از غم پیری و خاطرات جوانی می‌گوید و رفیقان را در آتش هجر و رقیبان را در كامرانی وصل توصیف می‌كند. شاعر از ناله‌های خود در شب هجران می‌گوید و از ترك تیراندازی كه با مرغ بسمل كمان می‌كشد، حذر می‌دهد. در ادامه، او خود را مرغ طبع و روح می‌داند كه برای معشوق می‌خواند و پر می‌افشاند. شاعر سرو و ماه را با معشوق مقایسه می‌كند و عقل را به خاطر این تشبیه سرزنش می‌كند. در پایان، او از ساقی و علی به عنوان مظهر حق و ساقی کوثر یاد می‌كند و جهان را بدون وجود آنها آشفته و بی‌معنا می‌داند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عرفانی و عاشقانه است كه درك آن نیاز به بلوغ فكری و عاطفی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده ممكن است برای كودكان و نوجوانان كم‌سن‌وسال قابل درك نباشد.

شمارهٔ ۱۱۱۲

طبیبا مرا کشت درد نهانی
بهل نبض و بنگر دل ار میتوانی

گر از دفتر عشق یک نکته خوانی
حکیما بزن لاف از نکته دانی

کجا همزبانی که با او بگویم
غم پیری و سرگذشت جوانی

رفیقان زهجر تو در آتش اما
رقیبان زوصل تو در کامرانی

شب هجر اگر نشنوی ناله من
شکیبائیم باشد از ناتوانی

حذر کن از آن ترک تیر افکن ایدل
که با مرغ بسمل کند شح کمانی

مرا مرغ طبع است بر تو نواخوان
بگل بلبلی گر کند نغمه خوانی

مرا مرغ روح است بر تو پرافشان
تذرو ار بسروی کند پرفشانی

تو را سرو و مه خواندم عقل گفتا
که گوئی بصیرت ندارد فلانی

نه مه را نباشد دهان پیش آن لب
نه سرو چمن را نباشد روانی

اگر دامن ساقی افتد بچنگت
نثارش کن این باقی عمر فانی

علی مظهر حق و ساقی کوثر
که از حکم ایزد جهانراست بانی

جهان بی وجود وی آشفته عاطل
که بی حاصل آمد صور بی معانی
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۱۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.