هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که از درد عشق، فراق و جفا سخن می‌گوید. شاعر از رنج‌های عشق، اسارت در دام معشوق و بی‌وفایی دنیا شکایت می‌کند و در نهایت به پناه‌بردن به علی(ع) و رهایی از حادثات روزگار امیدوار است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از واژگان و تشبیهات ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۱۲۲۹

دلی نماند که ای فتنه از جفا نشکستی
مصاحبیت نه کاز کین بماتمش ننشستی

هزار دیده زتیر فسون بدوخت نگاهت
کدام سینه که از ناوک نظر نشکستی

زدام زلف چو رستی اسیر حلقه خطی
تو را گمان بود ایدل که از کمند بجستی

تو از مژه چکنی منع اشک دیده گریان
به بیهوده ره سیلاب را بخس چه ببستی

بملک نیستی آن رند مست حکم روا شد
که اولین قدمش پا نهاده بر سر هستی

بکشتگان زسر رحمت ار گذر کنی اول
به بسملی بگذر کش به تیر غمزه بخستی

متابعان هو کامجوی و بوالهوسند
زعاشقان نسزد غیر راستی و درستی

تو را که کعبه دل خانه خداست نزیبد
که در متابعت نفس شوم بت بپرستی

عجب مدار گر ایزد ببخشدش زعنایت
بیاد دوست گر آشفته کر رندی و مستی

بآستان علی چون پناه برده ای ایدل
مکن تو بیم که از حادثات دهر برستی
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن (رمل مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۲۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.