هوش مصنوعی: این متن یک سرودهٔ اخلاقی و عرفانی است که به موضوعات داوری، عاقبت‌اندیشی، فروتنی، و ارزش خدمت به دیگران می‌پردازد. شاعر از مخاطب می‌خواهد که از غرور و نخوت دوری کند، به عاقبت کارهایش بیندیشد، و با درویشان و نیازمندان همراه شود. همچنین، تأکید بر عدالت، پرهیز از ستم، و یادآوری روز قیامت از دیگر مضامین این شعر است.
رده سنی: 15+ محتوا شامل مفاهیم عمیق اخلاقی و عرفانی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، برخی اشارات به مسائل مذهبی و فلسفی وجود دارد که نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۲۳۰

با داورت سخن چه بود روز داوری
یا خود بخون خلق بهانه چه آوری

گر گیردت که داد ندادی بسلطنت
با اینکه آمدت مه و ماهی بچاکری

پاسخ چه آوری و چه گوئی بمعذرت
کانجا نمیخرند زتو ناز و دلبری

می را حلال خوردی و خون زآن حلالتر
تا بر تو باد هان که زخون جگرخوری

از سر بنه غرور و بیاد آر عاقبت
هرگه بخاک حلقه عشاق بگذری

گرد سپاه خط زعذارت بلند شد
تا کبر و ناز و حسن زخاطر بدر بری

تا کی بنخوت کله و تاجی و کمر
سر را فرود آر بکنج قلندری

درویش را بیار و باو یار شو زمهر
چون بخت یاریت کند و حسن یاوری

پندی بیادگار بگویم نگاهدار
با بندگان شه مکن ای ترک داوری

آشفته راست داغ غلامی زمرتضی
بهر نثار شاه بدامان در دری

او را بود بخاک نجف کان کیمیا
از او بجو بتا عمل کیمیاگری
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۲۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۳۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.