هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از عشق به عنوان نیرویی الهی و متحول کننده صحبت میکند که قادر به تازهسازی عهدهای کهن، نظم بخشیدن به دلهای آشفته، و جلوهگری حسن است. شاعر از قدرت عشق در یکسانسازی طبعهای مختلف و توانایی آن در ایجاد تغییرات عمیق در جهان و فرد سخن میگوید.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای درک کامل نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی داشته باشد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۱۲۵۴
با من ای عشق اگر عهد کهن تازه کنی
مصحف دل که زهم ریخته شیرازه کنی
حسن را بی مدد تو نبود جلوه به دل
به یکی جذبه بهر هفت تواش غازه کنی
غیر می دفع خمارت نکند وقت صبوح
تا بفردای قیامت که تو خمیازه کنی
پاره پوست که بر چوب ببندد مطرب
به یکی نغمه تواش ساز خوش آوازه کنی
دو جهان بی تو بچشم است چو چشم سوزن
چشم سوزن که بود با تو چو دروازه کنی
چار طبعی که همه مختلف آمد به مزاج
به اشاره تو توانی به یک اندازه کنی
تو همان دست خداوندی معمار ازل
طرح آشفته توانی که شها تازه کنی
مصحف دل که زهم ریخته شیرازه کنی
حسن را بی مدد تو نبود جلوه به دل
به یکی جذبه بهر هفت تواش غازه کنی
غیر می دفع خمارت نکند وقت صبوح
تا بفردای قیامت که تو خمیازه کنی
پاره پوست که بر چوب ببندد مطرب
به یکی نغمه تواش ساز خوش آوازه کنی
دو جهان بی تو بچشم است چو چشم سوزن
چشم سوزن که بود با تو چو دروازه کنی
چار طبعی که همه مختلف آمد به مزاج
به اشاره تو توانی به یک اندازه کنی
تو همان دست خداوندی معمار ازل
طرح آشفته توانی که شها تازه کنی
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۵۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۵۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.