هوش مصنوعی: این متن یک دعا و نیایش عرفانی است که در آن شاعر از خداوند می‌خواهد تا او را از غرور و خودبینی دور نگه دارد، راه گم‌شده‌اش را هدایت کند، و با لطف و کرامت خود او را تحت حمایت بگیرد. شاعر خود را گدای خدا می‌داند و از او می‌خواهد که در پیری پناهگاهش باشد و چراغ زندگی‌اش را روشن نگه دارد. همچنین، او از خدا می‌خواهد که با لطف خود، درد و رنج‌اش را تسکین دهد و او را از گناهان پاک کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و زبانی است که برای درک کامل آن، مخاطب نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند گناه، مغفرت، و عرفان ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال چندان قابل‌درک نباشد.

شمارهٔ ۲

الهی دور دار از ما غرور بی گناهی را
به سوی خویش خضر ما کن این گم کرده راهی را

به ما جنس دگر از نقد لطف خود کرامت کن
گدایان توایم، اما نمی خواهیم شاهی را

تمام عمر نتوان داشت پاس افسر دولت
ازان خوش کرده ام بر سر، کلاه گاه گاهی را

درین پیری به زیر دامن پاکان پناهم ده
که فانوسی ضرور است این چراغ صبحگاهی را

برافروزان چراغم را به دست لطف، آسان است
که از داغ دلم چون صبح برداری سیاهی را

گر از لطف تو گیرد موج، تعلیم سبکدستی
چو خار پیرهن از تن برآرد خار ماهی را

سلیم از رحمت عام تو چشم مغفرت دارد
الهی از سر او کم مکن لطف الهی را
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.