هوش مصنوعی: این شعر به ستایش پیامبر اسلام (ص) و تأثیر عمیق او بر جهان و تغییر قبله از بیت‌المقدس به کعبه می‌پردازد. همچنین، به قدرت روحانی و معنوی پیامبر، وحدت بخشیدن به مردم، و شفاعت او در روز قیامت اشاره دارد. شاعر از عشق و ارادت خود به پیامبر سخن می‌گوید و بیان می‌کند که با وجود این عشق، از گذشته پشیمان نیست.
رده سنی: 15+ محتوا دارای مفاهیم عرفانی و مذهبی عمیق است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با مفاهیم دینی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.

شمارهٔ ۳

جهان کهنه چو نو کرد عادت و خو را
به قبله ی عربی آورد عجم رو را

شفیع روز قیامت، محمد مرسل
که قبله گاه جهان کرده طاق ابرو را

شهی که کرده ز درویشی و تهیدستی
کمند وحدت خود همچو موج، بازو را

چنان ز مقدم او گشت مضطرب کسری
که بوی شیر رسد بر مشام آهو را

به دور او فلک خودفروش چند زند؟
ز مهر و ماه عبث بر زمین ترازو را

به حشر، دشمنش از سیلی پشیمانی
کند چو لاله سیه، کاسه های زانو را

غبار رشک که در دل ز شوکت او داشت
ز خاک کرده لبالب دهان بدگو را

حریف شاهسواری که می تواند شد؟
که هست شیر فلک، گربه ی براق او را

اگر حمایت لطفش بود، زیان نرسد
چو داغ لاله در آتش وجود هندو را

به دور نکهت خلقش، ز شرم در گلشن
چو رنگ، پرده نشین کرده است گل بو را

ز شوق خاک در اوست کز پی پرواز
جبین چو مرغ گشوده ست بال ابرو را

مرا چه باک ز عمر گذشته در عشقش
ز آب رفته غمی نیست سبزه ی جو را

مجردان چه غم از فتنه ی جهان دارند
غمی ز باد خزان نیست شاخ آهو را

سلیم نامه سیاه است یا رسول الله
تو روز حشر شفاعت کن این سیه رو را
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.