هوش مصنوعی: این متن شعری است که از استعاره‌ها و تصاویر شاعرانه برای بیان مفاهیم عشق، هنر، رنج و فقر استفاده می‌کند. شاعر از تیغ، سنگ، آب، شیشه، شیر بیشه، ابر بهاری، شراب و معشوق به عنوان نمادهایی برای انتقال احساسات عمیق خود بهره می‌برد. در نهایت، شعر به ناتوانی در چیدن گل از وجود شاعر و سوختن ریشه‌هایش در آتش عشق اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و استعاره‌های پیچیده است که درک آن‌ها ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج و فقر نیاز به بلوغ فکری برای درک کامل دارند.

شمارهٔ ۲۶

چو تیغ نیست محابا ز خصم پیشه ی ما
به روی سنگ دود همچو آب شیشه ی ما

ز شور عشق بود هر که باخبر، داند
که هست ناله ی ما بانگ شیر بیشه ی ما

ز فیض ابر بهاری ز بس تهیدستیم
سلام خشک فرستد به شاخ، ریشه ی ما

نمانده قدر هنر، ورنه دادی از انصاف
زمانه چون مه نو، آب زر به تیشه ی ما

شراب بی لب معشوق زهر باشد، ازان
چو زهر خورده بود سبز، رنگ شیشه ی ما

چه گل سلیم تواند کسی ز ما چیدن؟
چو شمع می خورد از آتش آب، ریشه ی ما
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.