هوش مصنوعی: این متن به ناپایداری دنیا و بی‌توجهی سپهر (آسمان/جهان) به سرنوشت انسان‌ها می‌پردازد. شاعر با اشاره به گذرا بودن زندگی و آسیب‌پذیری انسان در برابر حوادث، از بی‌تفاوتی طبیعت و ستارگان نسبت به رنج‌های بشر سخن می‌گوید. همچنین به رفتارهای انسانی مانند ترس از زبان دیگران و خودپسندی اشاره دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در متن برای درک و تحلیل، نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین برخی اشارات غیرمستقیم مانند 'زبان مار' یا 'چشم زخم انجم' ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۳۰

چه غافلی ست ز دور سپهر، مردم را
در آسیا بنگر خواب ناز گندم را

هزار همچو تو رفتند و آسمان برجاست
بسا سبو که شکسته ست در قدم خم را

سپهر را خطر از رهگذار حادثه نیست
زیان نمی رسد از سنگ، کاسه ی سم را

به دفع چشم بد هر کسی سپندی هست
کسی چه چاره کند چشم زخم انجم را

به جلوه گاه تو ای شاخ گل ز شرم چو کبک
به خویش دزدد طاووس بوستان دم را

کسی که بر حذر است از زبان مار، سلیم
به خود دراز ندیده زبان مردم را
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.