هوش مصنوعی:
این شعر از عشق، جدایی، و رنجهای عاشقانه سخن میگوید. شاعر از آفتاب به عنوان نمادی از عشق و گاهی درد استفاده میکند و به مفاهیمی مانند بیگانگی، انتظار، و رنجهای روحی اشاره دارد. تصاویر شاعرانه مانند 'خون گل ریزد' و 'تیغ پر خون آفتاب' بر احساسات عمیق و گاه تاریک شعر تأکید دارند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه عمیق و تصاویر شاعرانه پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رنج و جدایی نیاز به بلوغ فکری دارند.
شمارهٔ ۸۶
خون گل ریزد درین باغ پرافسون آفتاب
می زند چون ماه بر شبنم شبیخون آفتاب
عمرها رفت و همان بیگانه ای با ما، مگر
در قیامت گرم خواهی شد به ما چون آفتاب؟
از بتان هند هر شب محفلم بتخانه است
می رود از خانه ی من صبح بیرون آفتاب
چند از بیم نم طوفان چشم تر، دهم
پیکر شوریده ی خود را چو مجنون آفتاب
هیچ کس را سینه در عشق تو با من صاف نیست
تیغ بر من می کشد آیینه همچون آفتاب
در شب وصلم شبیخون زد بس بر دل سلیم
صبح می آید برون با تیغ پر خون آفتاب
می زند چون ماه بر شبنم شبیخون آفتاب
عمرها رفت و همان بیگانه ای با ما، مگر
در قیامت گرم خواهی شد به ما چون آفتاب؟
از بتان هند هر شب محفلم بتخانه است
می رود از خانه ی من صبح بیرون آفتاب
چند از بیم نم طوفان چشم تر، دهم
پیکر شوریده ی خود را چو مجنون آفتاب
هیچ کس را سینه در عشق تو با من صاف نیست
تیغ بر من می کشد آیینه همچون آفتاب
در شب وصلم شبیخون زد بس بر دل سلیم
صبح می آید برون با تیغ پر خون آفتاب
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.