هوش مصنوعی:
این شعر بهارانه از نوبهار و جریان آب در جدولها سخن میگوید و از گلستان و عشق یاد میکند. آب در این متن نماد زندگی، عشق و حتی پرستش است و با تصاویری مانند پروانه، گل و آتش، فضایی شاعرانه و پراحساس خلق میشود. همچنین، اشارهای به تضاد بین مسجد و میخانه دارد که نشاندهندهی دوگانگی در زندگی است.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اجتماعی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، اشارههای غیرمستقیم به مسائل فرهنگی و مذهبی نیازمند سطحی از بلوغ فکری است.
شمارهٔ ۸۸
نوبهار است و به جدول می رود مستانه آب
دارد از یاد گلستان در دهن پیمانه آب
بس که سیراب است از ابر بهاری، دور نیست
چوب گل گر می زند بر آتش دیوانه آب
گلستان عشق را کاوش همه بر آتش است
برگ گل هرگز ندیده چون پر پروانه آب
از ضرورت آب اکنون می پرستند اهل کفر
می شود از بس بت از شرم تو در بتخانه آب
در بدر افتاده ی رزق پریشانی سلیم
از در مسجد طلب نان، از در میخانه آب
دارد از یاد گلستان در دهن پیمانه آب
بس که سیراب است از ابر بهاری، دور نیست
چوب گل گر می زند بر آتش دیوانه آب
گلستان عشق را کاوش همه بر آتش است
برگ گل هرگز ندیده چون پر پروانه آب
از ضرورت آب اکنون می پرستند اهل کفر
می شود از بس بت از شرم تو در بتخانه آب
در بدر افتاده ی رزق پریشانی سلیم
از در مسجد طلب نان، از در میخانه آب
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.