۱۶۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۰۴

مدعی گر نکند بحث سخن دلگیر است
در جدل گوش و زبانش سپر و شمشیر است

باغبان گو مشو از صحبت ایشان غافل
گل جوان است، اگر مرغ گلستان پیر است!

نیست در عشق همین بند به پای مجنون
طوق خلخال هم از سلسله ی زنجیر است

رهنمایی کند و مانع رهزن گردد
شوق در راه طلب همچو عصا شمشیر است

گلرخان را سخنم کرد به من رام سلیم
که غزال غزلم آهوی آهوگیر است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.