هوش مصنوعی: این شعر از حافظ، با استفاده از تصاویر و استعاره‌های غنی، به موضوعاتی مانند عشق، مستی، رهایی از تظاهر و سالوس، و انتقاد از صوفیان و واعظان می‌پردازد. شاعر از می‌خانه و مستی به عنوان نمادهایی برای حقیقت و آزادی استفاده می‌کند و در مقابل، صومعه و سالوس را مورد انتقاد قرار می‌دهد. همچنین، شعر به مفاهیمی مانند گذر زمان، ناپایداری زندگی و ناتوانی در درک حقیقت عشق اشاره دارد.
رده سنی: 18+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و انتقادی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌هایی مانند می‌خانه و مستی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامناسب باشد.

شمارهٔ ۱۱۴

ما را نه سر گل، نه تمنای گلاب است
در مجلس مستان، عرق فتنه شراب است

ویرانه ی ما رونق میخانه شکسته ست
تا صورت دیوار درو مست و خراب است

در هند عجب نیست گر از باده گذشتیم
یاران همه رنجش طلب و می شکراب است

در میکده کس خرقه ی سالوس نگیرد
این جنس تو صوفی به در صومعه باب است

واعظ به بهار از صفت باده میندیش
کز سبزه چو مخمل در و دیوار به خواب است

مستان چمن را به خزان حال چه پرسی
گل رفته و می هم ز قدح پا به رکاب است

هرگز به کسی آفتی از من نرسیده ست
همچون گل و می آتشم از عالم آب است

معذروی اگر قدر دل خویش ندانی
گل را چه خبر زین که به دستش چه کتاب است

مشکل که رسد در ره شوق تو به جایی
آن پای که در حلقه ی زنجیر رکاب است

پیمودن کشت امل ما چه ضرور است
از برق بپرسید که این چند طناب است

امشب چو سلیمم سر پیمانه کشی نیست
بر زخم دلم بی لب او، می نمک آب است
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.