هوش مصنوعی: شاعر در این متن از غم و دل‌شکستگی خود می‌گوید و بیان می‌کند که عقلش از حساب کارش عاجز است. او از ترس و ناامیدی سخن می‌گوید و اشاره می‌کند که ملایمت با دل بی‌تاب سودی ندارد. همچنین، از عشق و هوس و دام‌هایی که در راه قرار می‌گیرند، یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عاطفی و فلسفی است که درک آن برای سنین پایین‌تر دشوار بوده و ممکن است برای آن‌ها مناسب نباشد.

شمارهٔ ۱۲۸

بیار می که غمم باز در هجوم گرفت
دل شکسته ام از عادت و رسوم گرفت

به نامه هرچه رقم می کنم پریشان است
حساب کار مرا عقل ازین رقوم گرفت

هما ز بیم نیارد برو گذار کند
به خویش مقدم جغدی کسی که شوم گرفت

ملایمت دل بی تاب را چه سود دهد
نشاید آینه ی آب را به موم گرفت

سلیم داشت سر عشق و از هوس غافل
نهاد دام به راه هما و بوم گرفت
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.