هوش مصنوعی:
این شعر از حافظ، به زیباییهای طبیعت، عشق، فراق، و مفاهیم عمیق زندگی میپردازد. شاعر از گلها، باغ، و عناصر طبیعی برای بیان احساسات خود استفاده میکند و به موضوعاتی مانند امید، ناامیدی، و گذر زمان اشاره دارد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات شاعر نیاز به تجربه و شناخت بیشتری از زندگی دارد.
شمارهٔ ۱۴۸
روی نیکوی ترا تندی خو در کار است
در چمن ایمنی از خار سر دیوار است
تارهای کفنم ریشه ی گل شد در خاک
از هوای تو سر تربت من گلزار است
با تو خوش بود طرب، تا تو ز محفل رفتی
جام می بی مزه همچون دهن بیمار است
خنده بر سرو مکن این همه در محفل خویش
جامه ی کوتهش اولی ست که خدمتگار است
باغبان چند به ما منت بیهوده نهد
وعده ی ما و تو ای گل به سر بازار است
از کدورت، به کف اهل صفا، پنداری
برگ سبزی ست، ز بس آینه در زنگار است
از وطن عربده جو را به غریبی بفرست
سیل از کوه به صحرا چو رود، هموار است
هردم آید ز ته چاه دگر فریادش
ناله ی یوسف ما نغمه ی موسیقار است
بس که بی برگ و نوا شد ز خزان باغ، سلیم
باغبان را گل کاغذ به سر دستار است
در چمن ایمنی از خار سر دیوار است
تارهای کفنم ریشه ی گل شد در خاک
از هوای تو سر تربت من گلزار است
با تو خوش بود طرب، تا تو ز محفل رفتی
جام می بی مزه همچون دهن بیمار است
خنده بر سرو مکن این همه در محفل خویش
جامه ی کوتهش اولی ست که خدمتگار است
باغبان چند به ما منت بیهوده نهد
وعده ی ما و تو ای گل به سر بازار است
از کدورت، به کف اهل صفا، پنداری
برگ سبزی ست، ز بس آینه در زنگار است
از وطن عربده جو را به غریبی بفرست
سیل از کوه به صحرا چو رود، هموار است
هردم آید ز ته چاه دگر فریادش
ناله ی یوسف ما نغمه ی موسیقار است
بس که بی برگ و نوا شد ز خزان باغ، سلیم
باغبان را گل کاغذ به سر دستار است
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.