هوش مصنوعی: این شعر بیانگر عشق عمیق و انتظار کشیدن برای معشوق است. شاعر از احساسات درونی خود، از جمله هوس عشق، دلتنگی و انتظار می‌گوید. همچنین، او به مفاهیمی مانند عشق ابدی، صبر و امید اشاره می‌کند و از مقایسه‌هایی مانند فرهاد و شیرین استفاده می‌نماید. در نهایت، شاعر به آفریدگار و رابطه‌ی خود با معشوق الهی اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، برخی از اشارات تاریخی و ادبی (مانند فرهاد و شیرین) نیاز به درک ادبی و فرهنگی دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

شمارهٔ ۱۴۹

هنوزم از هوس عشق، خارخاری هست
به سینه ام ز دل تنگ، غنچه واری هست

جهان همیشه مرا رهگذار معشوق است
ز بس که در پی هر گامم انتظاری هست

چه غم ز فتنه ی خیل سکندر و داراست
به کوچه ای که درو طفل نی سواری هست

عبث به تربت فرهاد نگذرد شیرین
گمان من، که به آن خسته باز کاری هست

به دست، خاتم جم داشتن گرانجانی ست
مرا که چون لب خاموش مهرداری هست

چه منت این همه ای آسمان به من داری
مرا به غیر تو هم آفریدگاری هست

سلیم از دل من داستان وصل مپرس
که نخل موم چه داند که نوبهاری هست
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.