هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از عشق و شوق به معشوق و زیباییهای طبیعت سخن میگوید. تشبیهات و استعارات زیبایی مانند مقایسه لب معشوق با شراب و شبنم آفتاب به کار رفته است. همچنین، مفاهیمی مانند عبادت و پرستش در قالب شرابپرستی و طواف کعبه بهعنوان نمادهایی از عشق مطرح شدهاند.
رده سنی:
16+
این شعر حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از استعارات و تشبیهات مانند شرابپرستی نیاز به سطحی از بلوغ فکری برای درک صحیح دارند.
شمارهٔ ۱۵۸
زهی ز شوق لبت زاهدان شراب پرست
چو گل به دور رخت شبنم آفتاب پرست
چه قاتلی تو ندانم که خضر بر لب جوی
به یاد تیغ تو شد همچو سبزه آب پرست
طواف چشم بتان واجب است بر دل ما
شرابخانه بود کعبه ی شراب پرست
چنان ز مقدم قاصد خوشم به مژده ی وصل
که از ستاره ی صبح است آفتاب پرست
قدم نمی نهد از ننگ شمع در محفل
بود به کوی تو پروانه ماهتاب پرست
ز پیچ و تاب چو افتد سلیم می میرد
کسی مباد چو زلف تو پیچ و تاب پرست
چو گل به دور رخت شبنم آفتاب پرست
چه قاتلی تو ندانم که خضر بر لب جوی
به یاد تیغ تو شد همچو سبزه آب پرست
طواف چشم بتان واجب است بر دل ما
شرابخانه بود کعبه ی شراب پرست
چنان ز مقدم قاصد خوشم به مژده ی وصل
که از ستاره ی صبح است آفتاب پرست
قدم نمی نهد از ننگ شمع در محفل
بود به کوی تو پروانه ماهتاب پرست
ز پیچ و تاب چو افتد سلیم می میرد
کسی مباد چو زلف تو پیچ و تاب پرست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.