هوش مصنوعی: این متن شعری است که به بیان ناتوانی و بی‌حوصلگی انسان در برابر زیبایی‌های زندگی و طبیعت می‌پردازد. شاعر اشاره می‌کند که گاهی انسان حتی توان دیدن زیبایی‌ها را ندارد و برخی گناهان مانند توبه در بهار، بخشودنی نیستند. همچنین، او به اهمیت عشق و نیاز به دوست اشاره می‌کند و بیان می‌دارد که برای رسیدن به مقصود، نیازی به سفرهای طولانی نیست.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند گناه و توبه ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال نامفهوم یا سنگین باشد.

شمارهٔ ۱۷۱

پیش رویش مژه را قدرت جنبیدن نیست
دیده داریم، ولی حوصله ی دیدن نیست

هر که زین باغ گذشته ست ادا می فهمد
بر میان دامن سرو از پی گل چیدن نیست

وای بر آنکه کند توبه در ایام بهار
این گناهی ست که مستوجب بخشیدن نیست

شاید این طور توان یک دو قدم پیش افتاد
هیچ بهتر به ره شوق ز لغزیدن نیست

کعبه ی اهل نیاز است در دوست سلیم
حاجت مرحله و بادیه گردیدن نیست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.