۱۴۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۷۲

کدام دل که ز تاب حسد گداخته نیست
که عندلیب بجز در شکست فاخته نیست

نوای تازه ز مرغان این چمن مطلب
که هیچ نغمه درین پرده نانواخته نیست

کدام جام و صراحی، چه شیشه و ساغر
همین کدوست درین انجمن که ساخته نیست

صفای دل همه از فیض آتش عشق است
که موم صاف نباشد اگر گداخته نیست

جدا ز ابروی او در نظر سلیم مرا
هلال عید، کم از تیغ برفراخته نیست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.