۱۴۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۷۳

سخن ما که بتان را غم کس یک مو نیست
با همه سنگدلان است، همین با او نیست

شرح مخموری آن چشم چه سان بنویسم
قلم نرگس مست و ورق آهو نیست

مستی از چهره برافروختن ما گل کرد
ورنه چون لاله، می ساغر ما را بو نیست

مطلب کام که در کشور هند ای درویش
تن مردم همه چرب است، ولی پهلو نیست

زین حریفان فرومایه، کسی قابل آن
که نهم سر به سر او، بجز از زانو نیست

می کشیدن به سر کوچه و بازار، سلیم
از حریفان همه نیکوست، ز ما نیکو نیست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.