۱۹۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۹۱

از مشک چین مگو، که در آن زلف چین پر است
برچین بساط سرمه که چشمش ازین پر است

کردم اشاره ای به تو، عمری شد و هنوز
از برگ گل چو غنچه مرا آستین پر است

آوازه ی جمال تو عالم گرفته است
همچون نگین ز نام تو روی زمین پر است

بر دانه ای که مور برد، رشک می برند
در خرمنی که دامن صد خوشه چین پر است

گرم ملامت است، سلیم آه و ناله چیست
یک دم خموش باش، دل همنشین پر است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.