هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و غمگین، از عشق ناکام و درد دوری از معشوق سخن میگوید. شاعر از بخت بد خود در عشق شکایت دارد و زیبایی معشوق را با تصاویر شاعرانه مانند شمع، پروانه، و خورشید توصیف میکند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعارههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد.
شمارهٔ ۲۰۱
کی بزم اسیران ترا شمع و چراغ است
اینجا پر پروانه سیه چون پر زاغ است
دارم هوس نکهتی از سنبل زلفش
افسوس که بخت سیهم موی دماغ است
از محفل حسن تو رسد فیض به خوبان
خورشید کمر بسته ی این پای چراغ است
یک دم ز غم و درد من آسوده نباشد
هسمایه، چو آن عضو که نزدیک به داغ است
بگشود سلیم از تو درگلشن معنی
سین سر نام تو کلید در باغ است
اینجا پر پروانه سیه چون پر زاغ است
دارم هوس نکهتی از سنبل زلفش
افسوس که بخت سیهم موی دماغ است
از محفل حسن تو رسد فیض به خوبان
خورشید کمر بسته ی این پای چراغ است
یک دم ز غم و درد من آسوده نباشد
هسمایه، چو آن عضو که نزدیک به داغ است
بگشود سلیم از تو درگلشن معنی
سین سر نام تو کلید در باغ است
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.