۱۶۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۰۱

کی بزم اسیران ترا شمع و چراغ است
اینجا پر پروانه سیه چون پر زاغ است

دارم هوس نکهتی از سنبل زلفش
افسوس که بخت سیهم موی دماغ است

از محفل حسن تو رسد فیض به خوبان
خورشید کمر بسته ی این پای چراغ است

یک دم ز غم و درد من آسوده نباشد
هسمایه، چو آن عضو که نزدیک به داغ است

بگشود سلیم از تو درگلشن معنی
سین سر نام تو کلید در باغ است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.