هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از درد و غم درون خود میگوید و آن را با غنچه و گل مقایسه میکند. او از شادیهای گذرا و ناپایدار دنیا سخن میگوید و اشاره میکند که خنده گل نیز زودگذر است. در پایان، از باده به عنوان تسلیبخش یاد میکند و هشدار میدهد که پاییز (خزان) در کمین گل است.
رده سنی:
15+
این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که درک آن برای کودکان دشوار است. همچنین، اشاره به باده (شراب) و مضامین مرتبط با آن، مناسب برای مخاطبان جوان و بزرگسال است.
شمارهٔ ۲۰۵
همچو بلبل دلم غمین گل است
غنچه گردیده در کمین گل است
در دلم درد، نایب عیش است
بر سرم داغ، جانشین گل است
از نسیمی شکفته می گردد
خنده گویا در آستین گل است
شادی دهر را شگونی نیست
خنده ی گل، دم پسین گل است
داد بستان ز جام باده سلیم
که خزان سخت در کمین گل است
غنچه گردیده در کمین گل است
در دلم درد، نایب عیش است
بر سرم داغ، جانشین گل است
از نسیمی شکفته می گردد
خنده گویا در آستین گل است
شادی دهر را شگونی نیست
خنده ی گل، دم پسین گل است
داد بستان ز جام باده سلیم
که خزان سخت در کمین گل است
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.