۲۲۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۰۶

چو شعله گرم درآمد، چو گل به تاب نشست
چراغ باده بیارید کآفتاب نشست

چو ناامید ازو گشت، دل قرار گرفت
سپند سوخته چون شد ز اضطراب نشست

به شمع انجمن ما نسیم محرم نیست
ازان ز پرده ی فانوس در نقاب نشست

به بزم باده مرو بی صحیفه ی غزلی
سفینه ای بطلب تا توان به آب نشست

نشست یار چو پیشت، نماز چیست سلیم
نماز خویش قضا کن که آفتاب نشست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.