۲۰۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۱۲

شد بهار و به بوستان عید است
لاله با گل به دید و وادید است

جام گیتی نماست ساغر گل
باغبان جانشین جمشید است

هر طرف غلتد از نسیم بهار
فصل مستی گربه ی بید است

خنده ی گل گرفت عالم را
مستی او ز جام خورشید است

آسمان به رقص آورده ست
صورت بلبل، نوای ناهید است

از گل آموخت کبک خندیدن
کار اهل جهان به تقلید است

ناشکفته گلی نماند سلیم
غنچه ی ما ز خنده نومید است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.