هوش مصنوعی:
این شعر از دست دادن و جدایی میگوید، از دست دادن معشوق، زیباییها و حتی هویت خود. شاعر از تأثیرات منفی زیبایی و شهرت مینالد و هشدار میدهد که سخنان دیگران را بدون بررسی نپذیریم.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و اجتماعی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات به مسائل پیچیدهای مانند هویت و شهرت نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۲۲۰
کی دهم دیگر عنان آن بت چین را ز دست
چون رکابش کی گذارم دامن زین را ز دست
ای بهار عیش، می ریزد خزان از جلوه ات
چون حنا مگذار این رفتار رنگین را ز دست
حال درویشی چه می پرسی که گردد بینوا
همچو طنبور افکند گر کاسه چوبین را ز دست
بس که از برق تجلی سوخت گلشن را ز حسن
بوی دود آید چو آتشباز، گلچین را ز دست
می کند عیب و هنر شهرت ز غمازان سلیم
چون سخن داری، مده گوش سخن چین را ز دست
چون رکابش کی گذارم دامن زین را ز دست
ای بهار عیش، می ریزد خزان از جلوه ات
چون حنا مگذار این رفتار رنگین را ز دست
حال درویشی چه می پرسی که گردد بینوا
همچو طنبور افکند گر کاسه چوبین را ز دست
بس که از برق تجلی سوخت گلشن را ز حسن
بوی دود آید چو آتشباز، گلچین را ز دست
می کند عیب و هنر شهرت ز غمازان سلیم
چون سخن داری، مده گوش سخن چین را ز دست
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.