۲۱۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۵۳

از عشق حکایت مکن افسانه بزرگ است
هشدار که کم ظرفی و پیمانه بزرگ است

بگذر ز سر عشق [و] تمنای دگر کن
ای مور، ضعیفی تو و این دانه بزرگ است

طفلان همه خندند بر آن پیر که گوید
گستاخ مباشید که دیوانه بزرگ است

در عشق اگر یک نفس آرام ندارد
معذور بود، مطلب پروانه بزرگ است

از چاک دلم مرتبه ی دوست توان یافت
آن را که بزرگ است، در خانه بزرگ است

دیوانه بسی هست به عالم چو سلیما
معلوم ازان نیست که ویرانه بزرگ است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.