۱۸۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۶۷

به توبه هر که ز یک قطره ی شراب گذشت
تواند از سر عالم چو آفتاب گذشت

ز فیض باده پرستی، غم جهان بر ما
سبک رکاب تر از موج روی آب گذشت

چه دیدی از چمن روزگار چون بادام؟
چنین که عمر تو از غافلی به خواب گذشت

دلم ز ترک علایق خلاص شد از غم
به هیچ و پوچ ازین بحر چون حباب گذشت

خبر ندارم ازین ورطه، این قدر دانم
که موج ریگ بیابانم از رکاب گذشت

چو دید حال من، از کشتنم پشیمان شد
چو آتش آمد و از شرم همچو آب گذشت

سلیم هیچ نشد در جهان به من روشن
چو برق عمر من از بس به اضطراب گذشت
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.