هوش مصنوعی:
این شعر از درد و رنج عاشقانه، فراق و جفای معشوق سخن میگوید. شاعر از فراموش شدنش، دامهای فریب، آتش عشق و ویرانیهای دلش مینالد. همچنین به مفاهیمی مانند گذر زمان، ناامیدی و تأثیر عشق بر زندگی اشاره دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عمیق عاشقانه و غمانگیز است که درک آن به بلوغ فکری و عاطفی نیاز دارد. همچنین استفاده از استعارههای پیچیده و مفاهیم ادبی ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۲۶۸
ره بیرون شدنم زین چمن از یاد شده ست
سبزه در رهگذرم رشته ی صیاد شده ست
در ره مرغ دلم آنکه نهد دام فریب
خبرش نیست که از دام که آزاد شده ست
نکهت او چو نسیم آورد، از هوش رویم
آتش خرمن ما سوختگان باد شده ست
همچو می لطف و غضب را به هم آمیخته است
آن جفا پیشه ببینید چه استاد شده است!
کم نشد زمزمه ی جغد ز ویرانه ی ما
در چه روز خوشی این غمکده بنیاد شده ست!
دل چون شیشه ام از بس به جفا خوی گرفت
این زمان سخت تر از بیضه ی فولاد شده ست
رفت بر باد فنا، تاج و نگین خسرو
این همه از اثر کشتن فرهاد شده ست
می برد تشنه لبم جانب بغداد، سلیم
دم آبی که نصیب از شط بغداد شده ست
سبزه در رهگذرم رشته ی صیاد شده ست
در ره مرغ دلم آنکه نهد دام فریب
خبرش نیست که از دام که آزاد شده ست
نکهت او چو نسیم آورد، از هوش رویم
آتش خرمن ما سوختگان باد شده ست
همچو می لطف و غضب را به هم آمیخته است
آن جفا پیشه ببینید چه استاد شده است!
کم نشد زمزمه ی جغد ز ویرانه ی ما
در چه روز خوشی این غمکده بنیاد شده ست!
دل چون شیشه ام از بس به جفا خوی گرفت
این زمان سخت تر از بیضه ی فولاد شده ست
رفت بر باد فنا، تاج و نگین خسرو
این همه از اثر کشتن فرهاد شده ست
می برد تشنه لبم جانب بغداد، سلیم
دم آبی که نصیب از شط بغداد شده ست
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.