هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از دردها و رنجهای درونی خود میگوید و بیان میکند که دیگر نشاط و شادی گذشته را ندارد. او مانند پروانه بیپروا به سمت آتش میرود و از سوختن نمیهراسد. عشق او را به راهی کشانده که مانند سیل از پل صراط میگذرد و دیگر به عیوب خود توجهی ندارد. او در نهایت از سرنوشت خود گلایه میکند که به جای نشاط، زعفران شده است.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و حزنآلود است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و عاطفی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد.
شمارهٔ ۲۷۳
شکسته خاطرم و رغبت نشاطم نیست
دماغ صحبت و سودای اختلاطم نیست
زنم بر آتش و از سوختن نیندیشم
به کار خویش چو پروانه احتیاطم نیست
کشم برون ز جهان انتظار راهروان
غبار قافله ام، کار در رباطم نیست
رهی نمود به صحرای حشر، عشق مرا
که همچو سیل گذر بر پل صراطم نیست
ز عیب خویش چو طاووس چون شوم غافل؟
درین چمن که جز آیینه در بساطم نیست
چه طالع است درین بوستان سلیم مرا
که زعفران شدم و رنگی از نشاطم نیست
دماغ صحبت و سودای اختلاطم نیست
زنم بر آتش و از سوختن نیندیشم
به کار خویش چو پروانه احتیاطم نیست
کشم برون ز جهان انتظار راهروان
غبار قافله ام، کار در رباطم نیست
رهی نمود به صحرای حشر، عشق مرا
که همچو سیل گذر بر پل صراطم نیست
ز عیب خویش چو طاووس چون شوم غافل؟
درین چمن که جز آیینه در بساطم نیست
چه طالع است درین بوستان سلیم مرا
که زعفران شدم و رنگی از نشاطم نیست
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۷۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.