۱۸۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۲۰

ز عشقم به هر محفل افسانه ای ست
ز اشکم به هر گوشه ویرانه ای ست

ز شمعی چمن را صبا مژده داد
که هر برگ گل، بال پروانه ای ست

به صیادی افتاده کار دلم
که در دام او هر گره دانه ای ست

به میخانه ای راهم افتاده است
که هر شیشه ی او پریخانه ای ست

جنونم به زنجیر شوقی فکند
که هر حلقه اش چشم دیوانه ای ست

سلیم از کسی رسم همت مجوی
که چون کیمیا این هم افسانه ای ست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۱۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.