هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از دردها و رنجهای خود میگوید و از تقدیر و سرنوشت شکایت دارد. او احساس میکند که در چنگال تقدیر گرفتار شده و کسی نیست که دلیل این گرفتاری را بپرسد. همچنین از حسادت و رشک دیگران رنج میبرد و تأثیرات منفی آن را بر خود احساس میکند. شاعر از تغییرات ناخوشایند و از دست رفتن زیباییها نیز ابراز ناراحتی میکند و در نهایت، به ناتوانی در بهبود دلهای ویران شده اشاره میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن برای مخاطبان کمسنوسال دشوار است. همچنین، برخی از مفاهیم مانند تقدیر، رنج و حسادت نیاز به بلوغ فکری برای درک کامل دارد.
شمارهٔ ۳۳۴
چون شحنه مرا پنجه ی تقدیر گرفته ست
کو آنکه بپرسد به چه تقصیر گرفته ست
هرجا که به جوش آمده دیوانه ای، از رشک
اعضای مرا رعشه چو زنجیر گرفته ست
ای مرغ چمن، از اثر باد خزان است
کآواز تو چون بلبل تصویر گرفته ست
چون خضر تواند کند اصلاح دل ما؟
ویرانه ی ما را ره تعمیر گرفته ست
مشاطه پی منع سلیم از دل روشن
آیینه ی خود داده و شمشیر گرفته ست
کو آنکه بپرسد به چه تقصیر گرفته ست
هرجا که به جوش آمده دیوانه ای، از رشک
اعضای مرا رعشه چو زنجیر گرفته ست
ای مرغ چمن، از اثر باد خزان است
کآواز تو چون بلبل تصویر گرفته ست
چون خضر تواند کند اصلاح دل ما؟
ویرانه ی ما را ره تعمیر گرفته ست
مشاطه پی منع سلیم از دل روشن
آیینه ی خود داده و شمشیر گرفته ست
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۳۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۳۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.