هوش مصنوعی:
این متن به موضوع نیازمندیهای متقابل در زندگی و روابط انسانی میپردازد. شاعر بیان میکند که همه چیز در جهان به یکدیگر وابسته است و نیاز متقابل امری طبیعی است. او همچنین بر ارزش دوستان و حفظ آبرو در مقابل دشمنان تأکید دارد و تهیدستی را گاهی سودمندتر از وابستگی نادرست میداند.
رده سنی:
15+
محتوا دارای مفاهیم فلسفی و اجتماعی است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربه زندگی نیاز دارد. نوجوانان بالای 15 سال بهتر میتوانند این مفاهیم را درک کنند.
شمارهٔ ۳۴۳
به من ز یاد رخ اوست گلستان محتاج
چو گل فروش نیم من به باغبان محتاج
گر آبرو بفروشی به دشمنان، صد بار
نکوتر است که باشی به دوستان محتاج
به یکدگر همه ی کاینات را کار است
کمان به تیر بود، تیر بر کمان محتاج
گمان سودی اگر هست در تهیدستی ست
ببین چه می طلبد بر در دکان محتاج
به قصد اختر خود گر کشم سلیم آهی
به یک ستاره شود هفت آسمان محتاج
چو گل فروش نیم من به باغبان محتاج
گر آبرو بفروشی به دشمنان، صد بار
نکوتر است که باشی به دوستان محتاج
به یکدگر همه ی کاینات را کار است
کمان به تیر بود، تیر بر کمان محتاج
گمان سودی اگر هست در تهیدستی ست
ببین چه می طلبد بر در دکان محتاج
به قصد اختر خود گر کشم سلیم آهی
به یک ستاره شود هفت آسمان محتاج
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۴۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۴۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.