هوش مصنوعی:
این متن بیانگر ناامیدی و ستمکشی افراد در برابر چرخهی ظالمانهی دنیاست. با وجود تلاشهایشان، همچنان در بند هستند و حتی کلیدهای نجاتشان شکسته شده است. شاعر از حقارت اهل دل شکایت دارد اما در عین حال بر رفعت همت خود تأکید میکند و افلاک را در برابر عظمت خود ناچیز میشمارد. در پایان، با هشدار به سلیما اشاره میکند که نگاههای مست میتواند خطرناک باشد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن برای سنین پایینتر دشوار است. همچنین ممکن است برخی از مضامین مانند ناامیدی و ستم نیاز به بلوغ فکری برای درک مناسب داشته باشد.
شمارهٔ ۳۵۷
زین چرخ ستمکشان نرستند
هرچند که همچو برق جستند
حرفی ز گشاد، قفل ما زد
دندان کلید را شکستند
منگر به حقارت اهل دل را
باری اینند هرچه هستند
با رفعت قصر همت ما
افلاک چو سقف خاک پستند
دزدیده نگاه کن سلیما
هشدار که آن دوچشم مستند
هرچند که همچو برق جستند
حرفی ز گشاد، قفل ما زد
دندان کلید را شکستند
منگر به حقارت اهل دل را
باری اینند هرچه هستند
با رفعت قصر همت ما
افلاک چو سقف خاک پستند
دزدیده نگاه کن سلیما
هشدار که آن دوچشم مستند
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۵۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۵۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.