هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و پراحساس، بیانگر درد و سوزش عشق و مستی ناشی از آن است. شاعر از عشق بی‌باکانه و سوزان خود می‌گوید که وجودش را می‌سوزاند و از تأثیرات عمیق این عشق بر روح و جانش سخن می‌راند. همچنین، او از زیبایی معشوق و تأثیر آن بر ادراک و وجود خود می‌نویسد و از مستی و شور عشق در قالب تصاویر شعری مانند شراب و لاله سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای شعری مانند شراب و مستی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۳۶۲

وجودم را غم عشق تو ای بی باک می سوزد
کجا این را توان گفتن کز آتش خاک می سوزد

میی در ساغر دل دارم از شوق سیه مستی
که موج از گرمی آن چون خس و خاشاک می سوزد

حدیث خوبی او از من حیران چه می پرسی
که برق حسن خوبان خرمن ادراک می سوزد

قدمگاه قدح نوشان سرمست است، ازان دایم
چراغ لاله در شب ها به پای تاک می سوزد

به زیر لب سلیم افغان خود را می کنم پنهان
که این آتش اگر گردد بلند، افلاک می سوزد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۶۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۶۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.