هوش مصنوعی:
این شعر از عشق، رنجهای عاشقانه، و تأثیرات آن بر زندگی شاعر سخن میگوید. شاعر از تحولات درونی خود، مانند تبدیل دست کوتاه به کمند برای صید معشوق، و سیاهی کاشانه از دود سپند (نماد رنج) یاد میکند. همچنین، اشارهای به خشکشدن زخمهای گذشته و امیدواری به بهبودی دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربهی عاطفی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رنج و امیدواری ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
شمارهٔ ۳۸۴
تا از قبول عشق، سخن بهره مند شد
هر بیت ما کتابه ی طاق بلند شد
دستی که بود شکوه ز کوتاهی اش مرا
آخر به صید چون تو غزالی کمند شد
از چشم زخم فقر که عمرش دراز باد
کاشانه ام سیاه ز دود سپند شد
ابر بهار بست ز سرچشمه آب را
زخمی که داشت جوی چمن، خشک بند شد
همچون سپند، دانه ی ما آه می کشد
هرجا حدیث ابر بهاری بلند شد
زخمی که عمر گشت مرا صرف آن سلیم
گفتم که دردمند شود، هرزه خند شد
هر بیت ما کتابه ی طاق بلند شد
دستی که بود شکوه ز کوتاهی اش مرا
آخر به صید چون تو غزالی کمند شد
از چشم زخم فقر که عمرش دراز باد
کاشانه ام سیاه ز دود سپند شد
ابر بهار بست ز سرچشمه آب را
زخمی که داشت جوی چمن، خشک بند شد
همچون سپند، دانه ی ما آه می کشد
هرجا حدیث ابر بهاری بلند شد
زخمی که عمر گشت مرا صرف آن سلیم
گفتم که دردمند شود، هرزه خند شد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۸۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۸۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.