هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از درد فراق، عشق نافرجام و رنجهای زندگی سخن میگوید. شاعر از بیقراری، مستی و رنجهای عشق مینالد و به مفاهیمی مانند قربانی شدن (مانند منصور حلاج) و پذیرش رنجهای عشق اشاره میکند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای نوجوانان کمسال ممکن است دشوار باشد. همچنین اشاره به مفاهیمی مانند قربانی شدن و رنجهای عشق نیاز به بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۳۹۵
بی لب او باده بر طبع ایاغم می خورد
نکهت گل بی رخ او بر دماغم می خورد
در طریق عشقبازی هر کجا پروانه ای ست
سرمه ی خاموشی از دود چراغم می خورد
مست می خواهد که گل بر بار باشد صبح و شام
لاله خون از دست گلچینان باغم می خورد
جور بخت تیره را از من درین وادی مپرس
در زمان زندگی دیدم که زاغم می خورد
دشمنی دارد مداوا با جراحت های من
گر به دست پنبه افتد، خون داغم می خورد
تا قیامت روی هشیاری نمی بیند سلیم
هرکه چون منصور، رشحی از ایاغم می خورد
نکهت گل بی رخ او بر دماغم می خورد
در طریق عشقبازی هر کجا پروانه ای ست
سرمه ی خاموشی از دود چراغم می خورد
مست می خواهد که گل بر بار باشد صبح و شام
لاله خون از دست گلچینان باغم می خورد
جور بخت تیره را از من درین وادی مپرس
در زمان زندگی دیدم که زاغم می خورد
دشمنی دارد مداوا با جراحت های من
گر به دست پنبه افتد، خون داغم می خورد
تا قیامت روی هشیاری نمی بیند سلیم
هرکه چون منصور، رشحی از ایاغم می خورد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۹۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.