هوش مصنوعی:
این متن شعری است که احساسات عمیق و آشفتهای مانند عشق، رنج، ترس و حسادت را بیان میکند. شاعر از تشبیهات زیبایی مانند لرزش دل خورشید، موج رشک و لرزش دل بهعنوان شمع استفاده کرده است. همچنین، به مفاهیمی مانند ناتوانی در برابر دشمن و گرمای عشق اشاره دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و استعاری است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج و حسادت نیاز به بلوغ ذهنی برای درک کامل دارند.
شمارهٔ ۴۰۴
دلم آشفتگی در کار هرکس دید، می لرزد
چو شمع صبح می میرد، دل خورشید می لرزد
گدای عشق خون دل چو در پیمانه می ریزد
ز موج رشک، می در ساغر جمشید می لرزد
شکوهی ناتوانان را به چشم خصم می باشد
ز بیم سینه ام خنجر چو برگ بید می لرزد
ز بوی پیرهن بردن زلیخا آنچنان داغ است
که چون برگ گل از هرجا نسیمی دید می لرزد
سلیم از وصل او آسایشی حاصل نشد ما را
درون سینه دل نوعی که می لرزید، می لرزد
چو شمع صبح می میرد، دل خورشید می لرزد
گدای عشق خون دل چو در پیمانه می ریزد
ز موج رشک، می در ساغر جمشید می لرزد
شکوهی ناتوانان را به چشم خصم می باشد
ز بیم سینه ام خنجر چو برگ بید می لرزد
ز بوی پیرهن بردن زلیخا آنچنان داغ است
که چون برگ گل از هرجا نسیمی دید می لرزد
سلیم از وصل او آسایشی حاصل نشد ما را
درون سینه دل نوعی که می لرزید، می لرزد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۰۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۰۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.