۱۶۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۳۴

به عشق باده ز خون امید و بیم خورند
کباب پخته و خام از دل دو نیم خورند

به زور باده به مخمور می دهد ساقی
چو خستگان که دوا از کف حکیم خورند

کشیده اند صفی بیدلان عشق، ولی
شکست همچو گل و لاله از نسیم خورند

به کعبه باعث صد فیض گشت مستی ما
خوش آن شراب که در خانه ی کریم خورند

پیاله گیر چو آیی به بزم ما زاهد
حرام نیست شرابی که با سلیم خورند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۳۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۳۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.