۱۷۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۳۸

از عکس رخش که تاب دارد
آیینه گلی در آب دارد

از خال، بیاض گردن او
صد نقطه ی انتخاب دارد

خواهد گردید کشته در عشق
سیماب چه اضطراب دارد؟

گنجایش یک نگه درو نیست
چشم تو ز بس که خواب دارد

از صبح چه غم چراغ ما را
پروانه ی آفتاب دارد

زنهار که از دکان ایام
آتش نخری که آب دارد!

هر چیز ازو سلیم پرسند
کلکم به زبان جواب دارد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۳۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۳۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.