هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که از مفاهیمی مانند عشق، رنج، امید و سفر روحانی سخن می‌گوید. شاعر از نگاه معشوق، رنج‌های عاشقانه و مسیر پرچالش عشق صحبت می‌کند و در نهایت به امیدواری در وادی عشق اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن ممکن است برای سنین پایین دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات مانند رنج و تاریکی نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۴۳۹

چشم خود بگشا حدیث خوش نگاهی می رود
گردنی برکش که حرف کج کلاهی می رود

در دلش از من غباری هست، پنداری که باز
آب چشمم از برای عذرخواهی می رود

رهروان رفتند و چون از کاروان واماندگان
برق ایشان را ز دنبال سیاهی می رود

آنچه در راه کسی باشد، ازان نتوان گریخت
گر روم بر آب، در پا خار ماهی می رود

وادی عشق است اینجا، نیست نومیدی سلیم
کاروان در منزل از گم کرده راهی می رود
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۳۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۴۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.