هوش مصنوعی:
این شعر از عشق، تغافل، طبیعت و مفاهیم عرفانی سخن میگوید. شاعر از عاشقی خاموش، طبیعتِ پر گل، توکل به خدا، و مرگ و زندگی میگوید. تصاویری مانند طوطی و بلبل، غنچه و گل، و خس و خار به کار رفتهاند تا مفاهیم عمیقتری را بیان کنند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات مانند مرگ و زندگی نیاز به بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۴۵۱
عاشق پرشکوه خاموش از تغافل می شود
طوطی از آیینه چون رو دید، بلبل می شود
فارغ از زخم خس و خاریم کز فیض چمن
دامنت ما خود به خود چون غنچه پر گل می شود
دست و پایی زن، که نبود در شمار زندگان
هرکه چون من نقش دیوار توکل می شود
حاصل سرمایه ی خاشاک معلوم است چیست
در گلستانی که سودا با زر گل می شود
عاشقان دارند غوغا در شهادتگاه عشق
فتنه ها در خیل شاهان بر سر پل می شود
بعد مردن، از پریشانی به خاک من سلیم
تخم هر گل را که افشانند، سنبل می شود
طوطی از آیینه چون رو دید، بلبل می شود
فارغ از زخم خس و خاریم کز فیض چمن
دامنت ما خود به خود چون غنچه پر گل می شود
دست و پایی زن، که نبود در شمار زندگان
هرکه چون من نقش دیوار توکل می شود
حاصل سرمایه ی خاشاک معلوم است چیست
در گلستانی که سودا با زر گل می شود
عاشقان دارند غوغا در شهادتگاه عشق
فتنه ها در خیل شاهان بر سر پل می شود
بعد مردن، از پریشانی به خاک من سلیم
تخم هر گل را که افشانند، سنبل می شود
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۵۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.