هوش مصنوعی:
این متن شعری است که به زیباییهای ظاهری و افسونگری معشوق اشاره دارد و از استعارههایی مانند تیر مژگان، زلف، و شمع برای توصیف عشق و جذابیت استفاده میکند. همچنین، به مفاهیمی مانند وحدت، تواضع، و نعمتهای الهی نیز پرداخته شده است.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عرفانی و ادبی پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارههای عمیق و زبان شاعرانه نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۴۶۰
چشم پر افسون او سحرآفرینی می کند
تیر مژگانش ز شوخی دلنشینی می کند
آخر حسن است و کار او به زلف افتاده است
داده خرمن را به باد و خوشه چینی می کند
پیش پای خویش را هرکس نمی بیند چو شمع
لاف باطل می زند گر دوربینی می کند
نعمت فغفور را فیضی که در خاصیت است
کاسه چوبین گدا را چوب چینی می کند
سایه را با خویشتن همره نمی خواهد سلیم
همچو عنقا هرکه او وحدت گزینی می کند
تیر مژگانش ز شوخی دلنشینی می کند
آخر حسن است و کار او به زلف افتاده است
داده خرمن را به باد و خوشه چینی می کند
پیش پای خویش را هرکس نمی بیند چو شمع
لاف باطل می زند گر دوربینی می کند
نعمت فغفور را فیضی که در خاصیت است
کاسه چوبین گدا را چوب چینی می کند
سایه را با خویشتن همره نمی خواهد سلیم
همچو عنقا هرکه او وحدت گزینی می کند
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۵۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.