هوش مصنوعی: این شعر از همای شوق و همت سخن می‌گوید و بر قناعت و پرهیز از آسودگی تأکید دارد. همچنین، به دردهای عشق و اسارت اشاره می‌کند و از آزادی به عنوان ارزشی والا یاد می‌نماید.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج و اسارت نیاز به بلوغ فکری دارند.

شمارهٔ ۴۶۱

همای شوق من بر قاف همت آشیان دارد
قناعت می کند تا در تن خود استخوان دارد

حذر از بستر آسودگی کن گر غمی داری
دل مجروح را بوی گل دیبا زیان دارد

گره نگشاید از پیشانی ما ناخن عشرت
که ابروی اسیران تو چین در استخوان دارد

فلک از بیم پیرامون نگردد کشته ی او را
چو شیرخفته ای کز هیبت خود پاسبان دارد

پس از مردن سلیم از عشق آزادی مگر یابد
نیفتد بر کناری تا غریق بحر جان دارد
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۶۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۶۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.