هوش مصنوعی:
این متن شعری است که از زیباییهای طبیعت و احساسات انسانی سخن میگوید. در آن از جلوههای طبیعی مانند کوه، گل، و بلبل استفاده شده و احساساتی مانند تنهایی، عشق، و حیرت بیان شدهاند. همچنین، اشاراتی به مفاهیم فلسفی و عرفانی مانند جستجو و رنج نیز دیده میشود.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۴۹۱
جلوه را زیور نباید چون به آیین می رود
عار داد از حنا، پایی که رنگین می رود
بیستون از درد تنهایی اگر نالد رواست
کوهکن خود رفت و اکنون نقش شیرین می رود
گر طبیب از جوش اشکم رفت از سر، دور نیست
گریه ام هرگاه آید، نقش بالین می رود
کوچه های تنگ دارد حسن او با این شکوه
حیرتی دارم که چون در خانه ی زین می رود
پا سبک نه در بیابان طلب همچون نسیم
سنگ راهش همره است آن را که سنگین می رود
بلبلی دارم که از گلشن به بوی گل سلیم
تا سر بازار از دنبال گلچین می رود
عار داد از حنا، پایی که رنگین می رود
بیستون از درد تنهایی اگر نالد رواست
کوهکن خود رفت و اکنون نقش شیرین می رود
گر طبیب از جوش اشکم رفت از سر، دور نیست
گریه ام هرگاه آید، نقش بالین می رود
کوچه های تنگ دارد حسن او با این شکوه
حیرتی دارم که چون در خانه ی زین می رود
پا سبک نه در بیابان طلب همچون نسیم
سنگ راهش همره است آن را که سنگین می رود
بلبلی دارم که از گلشن به بوی گل سلیم
تا سر بازار از دنبال گلچین می رود
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۹۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۹۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.