۲۰۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۳۰

نهال ما که چو نی پر ز بند می روید
ازو چو غنچه دل مستمند می روید

چنان ز عشق به دل داغ سوختن بردم
که بعد مرگ ز خاکم سپند می روید

ز آرزوی سر زلف او من آن صیدم
که هر کجا که نهم پا، کمند می روید

نصیب من دم آبی نشد ز همت من
چو سبزه ای که ز جای بلند می روید

به هر چمن که گشاید سلیم زخم نهان
ز شاخ، غنچه ی او هرزه خند می روید
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۲۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۳۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.