هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. او با تصاویری مانند آتش شمع، دود مجمر، و آه و فغان، احساسات خود را بیان می‌کند. همچنین، اشاره‌ای به دشمنی و غوغا دارد که ممکن است ناشی از عشق یا روابط پیچیده باشد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و تصاویر پیچیده‌ی شعری است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از واژه‌ها و مفاهیم مانند 'دشمنی' و 'غوغا' نیاز به بلوغ فکری برای درک مناسب دارند.

شمارهٔ ۵۳۷

از بزم می چو آن قد رعنا بلند شد
آتش چو شمع از سر مینا بلند شد

از بس به سینه ی آه شکستم ز بیم او
دودم چو مجمر از همه اعضا بلند شد

پهلو به بستری که نهادم، ز سوز دل
آه و فغان ز صورت دیبا بلند شد

دیوانگان او چو خس و خار می دوند
تا دست گردباد ز صحرا بلند شد

هرجا حدیث ما رود، او نیز داخل است
نام فلک ز دشمنی ما بلند شد

آه و فغان من به فلک شعله زد سلیم
بگریز ای حریف که غوغا بلند شد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۳۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۳۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.