هوش مصنوعی:
این متن شعری است که به موضوعات عشق، انتقاد از جامعه، و ستایش معشوق میپردازد. شاعر از نادانی مردم در قضاوتهای نادرست، رسواییهای ناعادلانه، و رفتارهای ناپسند انتقاد میکند. همچنین، به عشق و ستایش معشوق اشاره دارد و بیان میکند که حتی بتپرستان در برابر کمال معشوق، نام خدا را بر زبان میآورند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و انتقادهای اجتماعی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد. همچنین، برخی از اشارات انتقادی نیاز به درک بالاتری از جامعه و روابط انسانی دارد.
شمارهٔ ۵۶۵
اهل عالم که ز اقبال هما می گویند
از کسی هرچه ندیدند، چرا می گویند
آن کسانی که به رسوایی ما طعنه زنند
خبر از عشق ندارند چها می گویند
بس کن از ناله که در قافله ی خاموشان
این چنین طایفه را هرزه درا می گویند
پادشاهان ز کسی باج نگیرند که خلق
هرکه چیزی ز کسی خواست، گدا می گویند
سنگ بر شیشه ی ما چند زنی، عیبی نیست
که بپرسیم که این را چه ادا می گویند؟
عاشقان یک دو قدم رفتن و برگشتن را
در ره کوی تو، خمیازه ی پا می گویند!
بت پرستان ز کمالی که تو داری در حسن
چون ببینند ترا، نام خدا می گویند
می روی مست تغافل ز سر خاک سلیم
خاکساران تو ای دوست، دعا می گویند
از کسی هرچه ندیدند، چرا می گویند
آن کسانی که به رسوایی ما طعنه زنند
خبر از عشق ندارند چها می گویند
بس کن از ناله که در قافله ی خاموشان
این چنین طایفه را هرزه درا می گویند
پادشاهان ز کسی باج نگیرند که خلق
هرکه چیزی ز کسی خواست، گدا می گویند
سنگ بر شیشه ی ما چند زنی، عیبی نیست
که بپرسیم که این را چه ادا می گویند؟
عاشقان یک دو قدم رفتن و برگشتن را
در ره کوی تو، خمیازه ی پا می گویند!
بت پرستان ز کمالی که تو داری در حسن
چون ببینند ترا، نام خدا می گویند
می روی مست تغافل ز سر خاک سلیم
خاکساران تو ای دوست، دعا می گویند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۶۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.